دیدگاه اسلام درباره رابطه‏های دوستانه میان دختر و پسر

دیدگاه اسلام درباره رابطه‏های دوستانه میان دختر و پسر

----------------------------------------------------------------
پیش‏تر گفتیم که روابط میان زن و مرد و دختر و پسر به دو دسته کلی تقسیم می‏شود:
1. رابطه‏های معمول اجتماعی که در آن انگیزه‏های غیرجنسی مانند رسیدن به هدف‏های کاری، علمی و... زیربنای روابط است؛
2. رابطه‏های مبتنی بر پیوندخواهی جنسی.
در این میان، نوع دیگری از روابط نیز هست که در آن، رابطه عاطفی میان دو طرف برقرار است و آنها در ارتباط با یکدیگر، همین با هم بودن را می‏خواهند و انگیزه اصلی آنها از ارتباط با یکدیگر، رسیدن به هدف‏های کاری یا علمی و مانند آن نیست. در عین حال، انگیزه‏های جنسی در این‏گونه ارتباط‏ها وجود ندارد؛ رابطه‏ای دوستانه و صمیمی، ولی غیرجنسی و سالم بسان رابطه دو دوست هم‏جنس یا رابطه خواهر و برادر که با وجود روابط دوستانه با هم، از هرگونه انگیزه و رفتار جنسی به دور هستند.
پرسش این است که این‏گونه رابطه از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ دراین‏باره به چند نکته باید توجه شود: اینکه اشخاصی به یکدیگر محبت داشته باشند و یکدیگر را دوست بدارند، به خودی خود اشکالی ندارد، چنان‏که هر محبتی میان هر زن و مردی، از نوع گرایش‏های جنسی نیست و میان هر زن و مرد مؤمنی، محبت ایمانی وجود دارد؛ هم‏چنان‏که همه شیعیان، خود را از دوستان و ارادت‏مندان حضرت زهرا (س)می‏دانند و ایشان نیز به اصحاب مؤمن و بااخلاص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مانند سلمان محبت داشته است. بی‏گمان، این‏گونه محبت‏ها هرگز غریزی نیستند، ولی توضیح خواهیم داد که دوستی‏های روزانه میان دختر و پسر چنین نیست. همچنین گاهی افراد به کسانی مانند آشنایان و همکاران که مدتی با آنها در تعامل بوده‏اند، دوست خطاب می‏کنند، بدون اینکه میان آنها رابطه عاطفی و عمیقی که ایشان را از نظر روحی به یکدیگر وابسته کند، وجود داشته باشد. منظور از دوستی در این‏گونه زمینه‏ها، رابطه‏های عاطفی نیست. در دوستی‏های عرفی میان دختر و پسر، با "دیدار " و ارتباط بصری یا لفظی، معمولاً نوعی احساس دل‏بستگی قلبی پدید می‏آید. در مواردی نیز ارتباط‏هایی مانند نامه‏نگاری سبب می‏شود دختر و پسری که تاکنون یکدیگر را ندیده و با هم هیچ گفت‏وگویی نکرده‏اند، گمان کنند که با هم دوست شده‏اند، ولی در واقع، در این نوع دوستی‏ها، معمولاً دو طرف، تصویری ذهنی از یکدیگر می‏سازند و در واقع، با شخصیتی ذهنی دوست می‏شوند و نه شخص حقیقی و واقعی.
آنچه در رابطه دوستانه، خواسته اصلی دو طرف است، دیدار از نزدیک و با هم بودن است. افراد می‏کوشند با برقراری تماس‏های بصری، کلامی یا لمسی، حضور یکدیگر را در کنار هم بهتر حس کنند و از آن لذت ببرند. اموری مانند نگاه‏ها و صحبت‏های محبت‏آمیز، خنده‏ها و شوخی‏ها و ابراز علاقه به صورت‏های مختلف، از لوازم جدایی‏ناپذیر در روابط دوستانه و صمیمی است.
با توجه به آنچه گذشت، روشن شد که هر چند تصور دوستی صمیمی میان دختر و پسر، بدون وجود انگیزه‏های جنسی، تصور محالی نیست، ولی عملی شدن چنین رابطه‏ای چندان عقلانی به نظر نمی‏رسد؛ زیرا دیدار و تماس‏های بصری و کلامی، نگاه‏های دوستانه همراه با خنده و شوخی و ابراز علاقه زیاد میان دو جنس، معمولاً موجب تحریک جنسی می‏شود. افزون بر اینکه اساسا جداسازی رابطه عاطفی از گرایش‏های غریزی و جنسی در رابطه میان دختران و پسران بسیار دشوار است و عاطفه و غریزه در این‏گونه رابطه‏ها در هم آمیخته‏اند.9 حتی اگر فرض شود که انگیزه اولیه دختر و پسر از این‏گونه رابطه، تنها بهره‏مندی از جنبه‏های معرفتی و روحی یکدیگر بوده باشد، به دلیل وجود تحریک‏های مداوم، تضمینی وجود ندارد که انگیزه‏های جنسی به صورت ناخودآگاه در رابطه آنها راه نیابد؛ زیرا غریزه جنسی در وجود انسان غریزه‏ای بسیار نیرومند است. از همین رو، با ایجاد انگیزه‏های جنسی در رابطه دختر و پسر، اجتناب از رفتارهای جنسی نیز بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین، دوستی دختران و پسران بدون شایبه‏های جنسی، بیشتر یک ادعا است. اگر هم به واقع چنین رابطه‏ای صورت گیرد، رابطه‏ای طبیعی نخواهد بود؛ زیرا با گرایش‏های درونی دختران و پسران جوان در تضاد است. ازاین‏رو، همواره ممکن است آنها را به مشکلات عصبی و روحی دچار کند و جوانان در این‏گونه رابطه‏ها، همواره در معرض انحراف و رفتارهای جنسی قرار دارند.
با بررسی رویکرد اسلام در مورد رابطه میان زن و مرد نامحرم، در می‏یابیم که در این آموزه‏ها تلاش می‏شود تا زمینه‏های انحراف و تحریک‏های خواسته یا ناخواسته، به حداقل برسد و افراد از پرتگاه انحراف و مرز خطر فاصله داشته باشند. حتی در احکام اسلام، نگاه به مو و بدن نامحرم، هرچند بدون قصد لذت، حرام شده است. همچنین قرار گرفتن در جای خلوت با نامحرم در صورت وجود احتمال فساد ممنوع شده و از خنده و شوخی و هم‏کلامی‏های بی‏مورد و اختلاط‏های غیرضروری میان نامحرمان نهی فرموده است؛ چون احتمال پیدایش انگیزه‏ها و رفتارهای جنسی در این‏گونه امور زیاد است و برای پیش‏گیری از انحراف، لازم است به کلی از این امور اجتناب شود.
رابطه دوستی میان دختر و پسر نیز رابطه‏ای است که احتمال انحراف در آن بسیار بالا است. ازاین‏رو، باید از آن پرهیز کرد؛ زیرا از نظر شرعی، توجیه مناسبی ندارد. افزون بر این، چنین رابطه‏ای، نوعی اختلاط با نامحرم است و غالبا از نگاه‏های شبهه‏ناک و شوخی و خنده و هم‏کلامی نهی شده در شرع مقدس به دور نیست. در فرهنگ اسلامی، حتی میان مردان و زنان متأهل نیز ـ که انگیزه جنسی کمتری از دختران و پسران جوان دارند ـ چنین رابطه‏ای تجویز نشده است.
اساسا در اسلام، رابطه این‏گونه دوستی‏ها در رابطه‏های مجاز میان زن و مرد نامحرم تعریف نشده است. البته در فرهنگ غرب، چنین رابطه‏ای تعریف شده است و ادعای عملی بودن آن وجود دارد، ولی در عمل، با انحراف‏ها و مشکلات بسیاری همراه است که در غرب بدان با دیده اغماض نگریسته می‏شود.
در پایان، گفتنی است اصل اینکه فردی نسبت به فردی نامحرم از جنس مخالف، احساس محبت و علاقه داشته باشد، حتی اگر این علاقه به دلیل جذابیت‏های جنسیتی بوده باشد، گناه دانسته نمی‏شود. اگر این محبت درونی به حدّ عشق شدید عاطفی رسیده باشد، نمی‏توان خود این عشق و دل‏بستگی قلبی را فعل حرامی به شمار آورد. آنچه حرام است، آن است که این حالت درونی و قلبی، در خارج نیز به برقراری روابط و رفتارهای نادرست و خارج از احکام شرعی بینجامد؛ یعنی عمل فرد را نیز به انحراف کشاند، هر چند این انحراف، نگاهی شهوانی باشد. اگر این محبت در دل بماند و به هیچ رفتار خارج از ضابطه‏ای نینجامد، حرام نیست.
البته اینکه شخصی با وجود علاقه به فردی، این امر را در رفتارهای خارجی‏اش نشان ندهد، برای او بسیار آزاردهنده خواهد بود. ازاین‏رو، اصل علاقه به فرد نامحرم در صورتی که امکان ازدواج با او را نداشته باشد، امر مطلوبی نیست. از همین رو، چون احتمال انحراف در این‏گونه علاقه‏ها زیاد است، فراهم آوردن زمینه‏های این علاقه، مانند نگاه کردن، صحبت کردن و فکر کردن و خیال‏بافی‏ها و ماندگار کردن احساسات زودگذر سطحی در ذهن، نسبت به زنان متأهل یا نامحرمانی که فرد امکان ازدواج با آنها را ندارد، جایز نیست و باید تا می‏تواند، از پدید آمدن چنین عشق‏هایی جلوگیری کند، ولی اگر به هر دلیل، چنین علاقه‏ای در دل شخص پدید آمد و از اختیار او خارج شد، باید مراقب رفتارهای خود باشد و از رابطه‏های انحرافی بپرهیزد.
این کار بسیار دشوار است، ولی موفق شدن در این کار، پاداش بسیاری خواهد داشت، چنان‏که از پیامبر روایت شده است که فرمود: "مَنْ عَشَقَ فَکَتَمَ فَماتَ، ماتَ شَهِیدا؛ کسی که عاشق شود و این عشق را پنهان بدارد (و رفتارش را مهار کند،) پس اگر بمیرد، مرگ او شهادت خواهد بود ".10
پی‌نوشت‌ها:

1. قسمت مهمی از مطالب این بخش برگرفته است از: مقاله "تحلیلی بر روابط دختران و پسران دانشجو "، مجموعه مقاله‏های نخستین هم‏اندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، دفتر تحقیقات و مطالعات زنان، قم، 1380، صص 675 ـ 698.
2. بر اساس نظرسنجی هفته‏نامه ساندی تایمز، چاپ لندن، بیش از نیمی از زنان رده‏های بالای مشاغل حرفه‏ای و 30% کارکنان امور اداری و دفتری در انگلستان و 77% آنان در امریکا با مزاحمت‏های مدیران و همکارانشان در محیط کار روبه‏رو هستند. روزنامه کیهان، 28/9/1370، به نقل از: هفته‏نامه ساندی تایمز. همچنین در گزارش جاناتان راس، روزنامه‏نگار انگلیسی، در پی پژوهش‏های روان‏شناسانه، بیشتر مردان غربی نسبت به زنانی که با آنان از صبح تا شام در ارتباط هستند (مثل همکار و هم‏کلاسی و...) در آرزوی آمیزش همراه با خشونت شدید، حتی در حدّ قتل هستند. (نک: ابوالقاسم مقیمی حاجی، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‏های فرهنگی حوزه علمیه قم، 1380، به نقل از: ثریا مکنون و مریم صانع‏پور، بررسی تاریخ منزلت زن از دیدگاه اسلام، ص211).
در بخش مربوط به بررسی اخلاق جنسی در غرب، آمارهایی از ناهنجاری‏های جنسی خواهد آمد.
3. نک: تفسیر المیزان، ج2، ص328، تفسیر آیه 228 سوره بقره.
4. نک: وسائل الشیعه، ج20، باب132 از ابواب مقدمات نکاح، ح25518.
5. بحارالانوار، ج43، صص 28، 62، 66، 76، ح33، 53، 59 و 63 .
6. نک: آل عمران: 37؛ نمل: 44؛ قصص: 23 ـ 25.
7. مقاله "تحلیلی بر روابط دختران و پسران دانشجو "، صص 675 ـ 695.
8. نک: تفسیر نمونه، ج16، صص 55 ـ 65 ؛ محمدباقر مجلسی، حیات القلوب، تاریخ پیامبران علیهم‏السلام، قم، انتشارات سرور، چ1، 1375، ج1، صص 600 و 601 .
9. در طول تاریخ ادبیات همه کشورها، عشق که رابطه‏ای عاطفی است، معمولاً میان زن و مرد جلوه می‏کند. بنابراین، این رابطه عاطفی از گرایش‏های جنسیتی جدا نیست. فروید، عشق را اساسا پدیده‏ای جنسی می‏داند و آن را والایش غریزه جنسی می‏شمارد، ولی هورنای معتقد است لزوما ارتباطی میان محبت و گرایش جنسی نیست؛ یعنی این‏گونه نیست که پس از هر محبتی، انگیزه شهوانی باشد، ولی او نیز رابطه نزدیک میان این دو و تأثیر ناخودآگاه این دو بر هم را می‏پذیرد. مزلو نیز می‏گوید مفهوم عشق و روابط جنسی دوچیزند، ولی در زندگی افراد سالم به هم می‏پیوندند و کمتر جدایی‏پذیرند. نک: محمدباقر کجباف، روان‏شناسی رفتار جنسی، صص 49، 62 و 66؛ نیز کارن هورنای، عصبانی‏های عصر ما، ترجمه: ابراهیم خواجه نوری، ص 191
موریس دبس نیز معتقد است: غریزه جنسی کم‏کم در نوجوانان به ویژه پسران، با تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر تمام اعضا و قوای بدن قوت می‏گیرد تا جایی که در 17 و 18 سالگی، مالک اصلی احساسات انسان می‏شود و تمام تظاهرهای محبت‏آمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه می‏گیرد. (نک: گفتار فلسفی (جوان)، ص307).
10. نک: کنز العمال، ج3، ص373، ح7000.
11. وسائل الشیعه، ج20، باب35 از ابواب مقدمات نکاح، باب ان النکاح الحلال ثلاثة اقسام، ص86، ح25098.
12. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، چاپ شرکت افست، 1359، بخش هفتم، صص 157ـ175، بخش یازدهم، صص 300 ـ 346.
13. نک: سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، قم، اسماعیلیان، 1374، چ3، ج2، ص628 ، مسئله سوم از کتاب النکاح.
14. نک: همان، ص627.
15. وسائل الشیعه، ج20، باب 2 از ابواب مقدمات نکاح، ص20، ح24918.
16. برای نمونه، پیامبر فرموده است: "إِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّه أَرْزَقَ لَکُمْ؛ اهل همسر و خانواده برگزینید؛ زیرا این امر موجب افزایش روزی‏تان می‏شود. " نیز فرمود: "ما یمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یتَّخِذَ أَهْلاً؟ لَعَلَّ اللّه‏َ یرْزُقُهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلا إِلهَ إِلاّ اللّه‏ُ؛ چه چیزی مانع می‏شود که مؤمن اهلی برگزیند؟ شاید خداوند فرزندی روزی‏اش کند که زمین را با لا اله الا اللّه‏ (ایمان و توحید) سنگین گرداند. " نک: وسائل الشیعه، ج20، باب 1 از ابواب مقدمات نکاح، صص 14 و 15، ح24900 و 24902؛ نک: وسائل الشیعه، ج21، باب استحباب تکثیر الاولاد و باب استحباب اکرام الولد الصالح و طلبه و حبّه و... از ابواب احکام الاولاد.
17. پیش‏تر در حدیثی آمد که امام علیه‏السلام به فردی که ازدواج نکرده بود، ولی کنیزانی داشت، فرمود: "تو عزب نیستی "، ولی این به معنای دارای "اهل " بودن صاحب کنیز نیست. بر همین اساس، آورده‏اند: زراره بر امام صادق علیه‏السلام وارد شد. حضرت پرسید: ای زراره، آیا تو متأهل هستی؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: پس چگونه بر تجرّد مانده‏ای، در حالی که جوان هستی؟ زراره جواب داد: کنیزانی می‏خرم... . " (وسائل الشیعه، ج20، باب 12 از ابواب ما یحرم بالکفر و نحوه از کتاب نکاح، ص560، ح26347). از این روایت استفاده می‏شود که در عرف روایات و نزد اصحاب ائمه نیز داشتن کنیز به معنای متأهل بودن نبوده است.
18. "وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ... ". روم: 12
19. "یا مَعْشَرَ الشَّبابِ، مَنِ اسْتَطاعَ مِنْکُمُ الْباهَ فَلْیتَزَوَّجَ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَحْفَظُ لِلْفَرْجِ " مستدرک الوسائل، ج14، باب1 از کتاب النکاح، ص153، ح16350.
20. "ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فِی حَداثَةِ سِتَةِ إِلاّ عَجَّ شَیطانُهُ یا وَیلَهُ! عَصَمَ مِنِّی ثُلُثَی دِینِهِ فَلْیتَّقِ اللّه‏َ الْعَبْدُ فِی الثُّلُثِ الْباقِی "، مستدرک الوسائل، ج14، باب 1 از ابواب النکاح، ص149، ح16331.
21. وسائل الشیعه، ج20، باب 23 از ابواب مقدمات نکاح، ص61، ح25037.
22. همان، ص64، ح25047.
23. "مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلی والِدِهِ ثَلاثَةٌ: یحَسِّنُ اسْمَهُ، وَ یعَلِّمُهُ الْکِتابَةَ، وَ یزَوِّجُهُ إِذا بَلَغَ ". وسائل الشیعه، ج21، باب 88 از ابواب احکام الاولاد، ص482، ح27646.

منبع: : کتاب "بررسی روابط دختر و پسر در ایران و راه‌کارهای اصلاحی آن "