راهکارهای مشروع برقراری روابط جنسی در اسلام
---------------------------------------------------------
پیشتر گذشت که برنامه اسلام در تنظیم رابطههای میان دو جنس زن و مرد، دو محور اساسی دارد:
الف) جهتدهی و آسانسازی روابط جنسی در چارچوبی معین؛
ب) کاهش زمینههای انحراف در روابط معمول اجتماعی و کم کردن محرکها و انگیزههای جنسی در اجتماع و بیرون از محدودههای شخصی.
در اینجا به بررسی راهکارهای مشروع برقراری روابط جنسی در اسلام میپردازیم. بنا بر آیات و روایتهای اسلامی، روابطی که در آنها انگیزهها و رفتارهای جنسی (رفتارهایی که با لذتجویی جنسی همراه است) وجود دارد، حتما باید در یکی از این سه قالب صورت گیرد: ازدواج دایم؛ ازدواج موقت؛ ملک یمین (رابطه مالک با کنیز خود).
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در خطبهای فرمود:
ای مردم، خداوند سهگونه زناشویی را برای شما حلال فرموده است: زناشویی که در آن ارث هست و آن ازدواج دایم است؛ زناشویی بدون ارث و آن متعه (ازدواج موقت) است و کنیزانتان.11
هرکدام از این رابطهها، شرایط ویژهای دارند، ولی تقریبا یک ضابطه اصلی در آنها مشترک است که هرگز حتی با توافق دو طرف، تغییرپذیر نیست و آن اینکه زن در یک زمان نباید با چند مرد رابطه داشته باشد. حکمت اصلی این ضابطه، حفظ شدن نسبها و از میان بردن هر گونه شبهه در نسبت دادن فرزندان به والدین است. پیشتر نیز از قول روانشناسان گفتیم که زنان بیشتر به انحصار رابطه با یک مرد گرایش دارند و رابطه با چند مرد با عواطف و روحیه زنانگیشان سازگاری ندارد.12 همچنین با توجه به اینکه زن در رابطه با مرد بیشتر او را به عنوان پشتیبان عاطفی خود میخواهد و چون مدیریت خانوادهها نیز بر عهده مرد است، به خوبی مشخص میشود که چندشوهری سبب بر هم خوردن امنیت روانی زن و نیز بیسامانی در نظام خانواده میشود.
در آموزههای اسلام، درباره رابطه زناشویی از راههای مشروع به ویژه ازدواج دایم، توصیههای فراوانی شده است. پیشوایان معصوم (ع)، نکاح و زناشویی حلال و علاقه به زنان را از سنتهای پیامبران شمرده و افراد را به این امر، تشویق و در مقابل، از بیهمسر ماندن به شدت نهی کردهاند. حتی برای عمل زناشویی، اگر از طریق حلال صورت گیرد، ارزش و پاداش بسیاری قائل شدهاند.
روایتهایی را که در مورد ارزش ازدواج یا زشت بودن بیهمسر ماندن وارد شده است، بیشتر میتوان ناظر به ازدواج دایم دانست، ولی مطلق نکاح و زناشویی در این روایتها مورد تأکید اصلی است. البته در جای خود، بر اهمیت فراوان خانواده ـ که از ثمرههای ازدواج دایم است ـ تأکید شده است. در کتاب عروهالوثقی، پس از بیان مستحب بودن نکاح آمده است: "ظاهر این است که استحباب اختصاصی به نکاح دایم و موقت ندارد، بلکه آنچه مستحب است اعم از ازدواج دایم و موقت و زناشویی با کنیزان است ".13
"نکاح " در لغت به معنای عمل جنسی است و در اصطلاح روایتها و کتابهای فقهی نیز گاهی در همین معنا مانند اصطلاح "ناکِحُ الْبَهِیمَهِ " به کار میرود، ولی غالبا به معنای مطلق زناشویی مشروع، در مقابل "سِفاح " به معنای زناشویی نامشروع به کار برده میشود. حتی حضرت محمد صلی الله علیه و آله خطاب به عدهای از اصحاب که به رهبانیت پرداخته و همبستری با همسرانشان را ترک گفته بودند، در حدیث مشهور فرمود: "أَلنِّکاحُ سُنَّتِی، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیسَ مِنِّی. "14، در این حدیث، ظاهرا نکاح به همین معنی به کار رفته است.
شواهدی نیز در برخی روایتها هست که نشان میدهد اصل رابطه زناشویی مشروع مورد تأکید ویژه اسلام است. برای مثال، پیامبر از مردی پرسید: آیا زن داری؟ گفت: خیر. رسول اللّه فرمود: آیا کنیز داری؟ گفت: نه. سپس فرمود: آیا توانایی مالی داری؟ گفت: بله. حضرت به او فرمود: "ازدواج کن وگرنه از گناهکاران خواهی بود ". در روایتی دیگر از امام محمد باقر (ع) آمده است: "دو رکعت نماز که مرد متأهل به جای آورد، بهتر از آن است که مرد بیهمسری تمام شب را عبادت کند و روز را روزه بدارد. " در این هنگام، یکی از حاضران عرض کرد: جانم به قربانت، من اهلی ندارم. حضرت فرمود: "آیا کنیزانی نداری (یا فرمود: آیا کنیز امّ ولد نداری)؟ " پاسخ داد: دارم. حضرت به آن شخص فرمود: "پس تو عَزَب نیستی ".15
از این روایتها استفاده میشود که اصل داشتن زناشویی مشروع هر چند از طریق کنیز باشد، مورد تأکید ویژه اسلام است. البته این به معنای نادیده گرفتن اهمیت ازدواج دایم و تشکیل خانواده نیست، بلکه به این معناست که نباید آنچه را در روایتها آمده است، تنها ازدواج دایم معنا کرد؛ زیرا این نکته در فهم درست روایتهای نکاح مهم است. به هر حال، چون در حال حاضر، رابطه با کنیز در عمل منتفی است، راهکارهای ایجاد رابطه مشروع جنسی، به دو نوع ازدواج، دایم و موقت منحصر میشود.
1. ازدواج دایم و اهمیت آن
------------------------------
مرسومترین و به یک اعتبار، مهمترین راهکار برای روابط جنسی در اسلام، ازدواج دایم است. ازدواج دایم دو ثمره مهم دارد:
یک ـ ارضای غریزه و تعدیل گرایشهای جنسی؛
دو ـ پیریزی بنای خانواده.
در این نوع ازدواج، دو شریک جنسی پیمان میبندند که تا آخر عمر در کنار هم زندگی مشترکی داشته باشند. این امر، به طور طبیعی با نوعی پیوند عاطفی قوی همراه است و رابطهای فراتر از دوستیهای معمولی یا روابط موقتی دارد. این رابطه، با آمدن فرزندان تقویت میشود و مجموعه خانواده به عنوان نهادی که تأمین بسیاری از نیازهای اساسی افراد را بر عهده دارد، با این پیوند شکل میگیرد. اساس روابط در خانواده، محبت و احساس دلبستگی میان اعضا است و هیچ نهاد اجتماعی نمیتواند جایگزین کاملی برای آن باشد. برخی از مهمترین فایدههای تشکیل خانواده عبارت است از:
1. تولید مثل و پرورش نسل جدید؛
2. فراهم ساختن بخش مهمی از نیازهای عاطفی و جسمی اعضا و ایجاد امنیت روانی، عاطفی، مالی و... برای افراد خانواده؛
3. پشتیبانی از والدین در کهنسالی؛
4. ایفای نقش اساسی در جامعهپذیری و مهار اجتماعی اعضا از طریق تربیت و آموزش هنجارها و مراقبت بر اعضای خانواده.
بیگمان، ازدواج دایم به دلیل اینکه بستر ایجاد خانواده است، مسئولیتهای مختلفی برای زن و شوهر در پی دارد. البته برخی از این مسئولیتها مانند مسئولیت زوج در دادن نفقه زوجه و فرزندان و مسئولیت زوجه در تمکین از زوج در مورد خواستههای جنسی، تکلیفی قانونی و شرعی است. بعضی از مسئولیتها نیز وظایفی است که از نظر عرفی یا اخلاقی بر عهده همسران است و پذیرفتن آنها برای زن و شوهر اجتنابناپذیر خواهد بود. بحث از جنبههای گوناگون ازدواج دایم، مجال دیگری میخواهد، ولی بر این نکته تأکید میکنیم که چون در میان چارچوبهای ارتباط جنسی مشروع تنها ازدواج دایم میتواند بستر مناسبی برای داشتن فرزند و خانواده باثبات باشد، نمیتوان دیگر راهکارها را بدیلی برای آن دانست. بنابراین، اهمیت ازدواج دایم و ضرورت تشکیل خانواده برای سلامت فرد و جامعه هرگز قابل خدشه نیست.
تأکید بر داشتن "اهل؛ (خانواده) " و "فرزندان باایمان "، از مهمترین فایدههایی است که در روایتهای اسلامی بر آن تأکید فراوانی شده است.16 همه این تأکیدها، اهمیت خاص ازدواج دایم را در آموزههای اسلامی بیان میدارد.17 همچنین آرامشی که خداوند در قرآن کریم آن را از مهمترین فایدههای ازدواج میداند،18بستری مناسبتر از ازدواج دایم ندارد؛ زیرا روابط کوتاهمدت و ناپایدار نمیتواند این آرامش روانی را به شایستگی برقرار سازد.
2. سن مناسب برای ازدواج
--------------------------------
یکی از نکتههای مهم برای تبیین طرح اسلام در زمینه برقراری روابط جنسی، پاسخ به این پرسش است که اسلام چه سنی را برای برقراری روابط جنسی مشروع سفارش میکند و سن مناسب برای ازدواج کدام است؟ در پاسخ باید گفت به طور طبیعی، هر زمانی که گرایشهای جنسی در فرد بیدار شود و او این ارتباطخواهی را به عنوان نیاز واقعی و محرک درونی در خود احساس کند، زمان مناسبی برای پاسخگویی به این نیاز است و این، امری عقلانی و طبیعی است. البته تعیین سن خاصی برای ازدواج همه افراد درست نیست؛ زیرا این امر بنا بر شرایط جسمی و روحی و حتی شرایط محیطی، در افراد متفاوت است. همچنین اگر تشکیل خانواده در نظر باشد، شرایط دیگری مانند تواناییهای اقتصادی و فکری و مقبولیت و مهارتهای اجتماعی نیز در این امر اثرگذار خواهد بود.
برخلاف فرهنگ رایج در دنیای امروز که نسبت به روابط جنسی نوجوانان و جوانان پیش از ازدواج، تسامح بیشتری دارند و اینگونه روابط بیضابطه را به عنوان اقتضای سالهای جوانی به راحتی میپذیرند، دین مبین اسلام هر گونه رفتار جنسی را تنها با ضابطه ازدواج جایز میداند. بنابر قاعده و متناسب با اقتضای طبیعی، سن مناسب برای ازدواج، زمانی است که افراد در آن به مرحله بیداری یا "بلوغ جنسی " میرسند. در روایتهای اسلامی نیز ازدواج در همین سالها سفارش شده است. برای نمونه، پیامبر میفرماید:
ای گروه جوانان، هر کس از شما توانایی جنسی پیدا کرد، ازدواج کند. بیگمان، این امر موجب حفظ بهتر چشم و دامان است.19
نیز فرمود:
هر جوانی که در سن پایین (ابتدای جوانی) ازدواج کند، شیطانی که مأمور اوست، ناله میزند: "ای وای! دو سوم دینش را از دست من حفظ کرد. " پس باید این بنده در ثُلث باقی، تقوای الهی پیشه کند.20
همچنین روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر فراز منبر فرمود:
ای مردم، جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر نزد من آمد و گفت: دختران به منزله میوهای بر درختند که اگر برسد و چیده نشود، آفتاب آن را خراب و فاسد میکند و بادها آن را میپراکند. دوشیزگان زمانی که به حالتهایی که زنان دارند رسیدند (و بالغ شدند)، دوایی جز همسر (و ازدواج) ندارند، وگرنه از فساد مصون نیستند؛ چون آنان بشرند.21
همچنین فرمود:
از سعادت مرد این است که دخترش در خانه او عادت زنانگی را تجربه نکند (و پیش از رسیدن به این سن، به خانه شوهر رفته باشد).22
نیز در روایتی وارد شده است که "از حقوق فرزند بر پدرش سه چیز است: اینکه اسم نیکو برایش بگذارد و به او نوشتن بیاموزد و زمانی که بالغ شد، ترتیب ازدواجش را بدهد. "23 در این روایتها بر ازدواج در سن پایین و همزمان با بلوغ جنسی و تأخیر نینداختن آن از این سن تأکید شده است و این امر، کاملاً با نیازهای طبیعی در دختران و پسران سازگار است.
پینوشتها:
1. قسمت مهمی از مطالب این بخش برگرفته است از: مقاله "تحلیلی بر روابط دختران و پسران دانشجو "، مجموعه مقالههای نخستین هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، دفتر تحقیقات و مطالعات زنان، قم، 1380، صص 675 ـ 698.
2. بر اساس نظرسنجی هفتهنامه ساندی تایمز، چاپ لندن، بیش از نیمی از زنان ردههای بالای مشاغل حرفهای و 30% کارکنان امور اداری و دفتری در انگلستان و 77% آنان در امریکا با مزاحمتهای مدیران و همکارانشان در محیط کار روبهرو هستند. روزنامه کیهان، 28/9/1370، به نقل از: هفتهنامه ساندی تایمز. همچنین در گزارش جاناتان راس، روزنامهنگار انگلیسی، در پی پژوهشهای روانشناسانه، بیشتر مردان غربی نسبت به زنانی که با آنان از صبح تا شام در ارتباط هستند (مثل همکار و همکلاسی و...) در آرزوی آمیزش همراه با خشونت شدید، حتی در حدّ قتل هستند. (نک: ابوالقاسم مقیمی حاجی، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم، 1380، به نقل از: ثریا مکنون و مریم صانعپور، بررسی تاریخ منزلت زن از دیدگاه اسلام، ص211).
در بخش مربوط به بررسی اخلاق جنسی در غرب، آمارهایی از ناهنجاریهای جنسی خواهد آمد.
3. نک: تفسیر المیزان، ج2، ص328، تفسیر آیه 228 سوره بقره.
4. نک: وسائل الشیعه، ج20، باب132 از ابواب مقدمات نکاح، ح25518.
5. بحارالانوار، ج43، صص 28، 62، 66، 76، ح33، 53، 59 و 63 .
6. نک: آل عمران: 37؛ نمل: 44؛ قصص: 23 ـ 25.
7. مقاله "تحلیلی بر روابط دختران و پسران دانشجو "، صص 675 ـ 695.
8. نک: تفسیر نمونه، ج16، صص 55 ـ 65 ؛ محمدباقر مجلسی، حیات القلوب، تاریخ پیامبران علیهمالسلام، قم، انتشارات سرور، چ1، 1375، ج1، صص 600 و 601 .
9. در طول تاریخ ادبیات همه کشورها، عشق که رابطهای عاطفی است، معمولاً میان زن و مرد جلوه میکند. بنابراین، این رابطه عاطفی از گرایشهای جنسیتی جدا نیست. فروید، عشق را اساسا پدیدهای جنسی میداند و آن را والایش غریزه جنسی میشمارد، ولی هورنای معتقد است لزوما ارتباطی میان محبت و گرایش جنسی نیست؛ یعنی اینگونه نیست که پس از هر محبتی، انگیزه شهوانی باشد، ولی او نیز رابطه نزدیک میان این دو و تأثیر ناخودآگاه این دو بر هم را میپذیرد. مزلو نیز میگوید مفهوم عشق و روابط جنسی دوچیزند، ولی در زندگی افراد سالم به هم میپیوندند و کمتر جداییپذیرند. نک: محمدباقر کجباف، روانشناسی رفتار جنسی، صص 49، 62 و 66؛ نیز کارن هورنای، عصبانیهای عصر ما، ترجمه: ابراهیم خواجه نوری، ص 191
موریس دبس نیز معتقد است: غریزه جنسی کمکم در نوجوانان به ویژه پسران، با تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر تمام اعضا و قوای بدن قوت میگیرد تا جایی که در 17 و 18 سالگی، مالک اصلی احساسات انسان میشود و تمام تظاهرهای محبتآمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه میگیرد. (نک: گفتار فلسفی (جوان)، ص307).
10. نک: کنز العمال، ج3، ص373، ح7000.
11. وسائل الشیعه، ج20، باب35 از ابواب مقدمات نکاح، باب ان النکاح الحلال ثلاثة اقسام، ص86، ح25098.
12. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، چاپ شرکت افست، 1359، بخش هفتم، صص 157ـ175، بخش یازدهم، صص 300 ـ 346.
13. نک: سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، قم، اسماعیلیان، 1374، چ3، ج2، ص628 ، مسئله سوم از کتاب النکاح.
14. نک: همان، ص627.
15. وسائل الشیعه، ج20، باب 2 از ابواب مقدمات نکاح، ص20، ح24918.
16. برای نمونه، پیامبر فرموده است: "إِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّه أَرْزَقَ لَکُمْ؛ اهل همسر و خانواده برگزینید؛ زیرا این امر موجب افزایش روزیتان میشود. " نیز فرمود: "ما یمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یتَّخِذَ أَهْلاً؟ لَعَلَّ اللّهَ یرْزُقُهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلا إِلهَ إِلاّ اللّهُ؛ چه چیزی مانع میشود که مؤمن اهلی برگزیند؟ شاید خداوند فرزندی روزیاش کند که زمین را با لا اله الا اللّه (ایمان و توحید) سنگین گرداند. " نک: وسائل الشیعه، ج20، باب 1 از ابواب مقدمات نکاح، صص 14 و 15، ح24900 و 24902؛ نک: وسائل الشیعه، ج21، باب استحباب تکثیر الاولاد و باب استحباب اکرام الولد الصالح و طلبه و حبّه و... از ابواب احکام الاولاد.
17. پیشتر در حدیثی آمد که امام علیهالسلام به فردی که ازدواج نکرده بود، ولی کنیزانی داشت، فرمود: "تو عزب نیستی "، ولی این به معنای دارای "اهل " بودن صاحب کنیز نیست. بر همین اساس، آوردهاند: زراره بر امام صادق علیهالسلام وارد شد. حضرت پرسید: ای زراره، آیا تو متأهل هستی؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: پس چگونه بر تجرّد ماندهای، در حالی که جوان هستی؟ زراره جواب داد: کنیزانی میخرم... . " (وسائل الشیعه، ج20، باب 12 از ابواب ما یحرم بالکفر و نحوه از کتاب نکاح، ص560، ح26347). از این روایت استفاده میشود که در عرف روایات و نزد اصحاب ائمه نیز داشتن کنیز به معنای متأهل بودن نبوده است.
18. "وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ... ". روم: 12
19. "یا مَعْشَرَ الشَّبابِ، مَنِ اسْتَطاعَ مِنْکُمُ الْباهَ فَلْیتَزَوَّجَ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَحْفَظُ لِلْفَرْجِ " مستدرک الوسائل، ج14، باب1 از کتاب النکاح، ص153، ح16350.
20. "ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فِی حَداثَةِ سِتَةِ إِلاّ عَجَّ شَیطانُهُ یا وَیلَهُ! عَصَمَ مِنِّی ثُلُثَی دِینِهِ فَلْیتَّقِ اللّهَ الْعَبْدُ فِی الثُّلُثِ الْباقِی "، مستدرک الوسائل، ج14، باب 1 از ابواب النکاح، ص149، ح16331.
21. وسائل الشیعه، ج20، باب 23 از ابواب مقدمات نکاح، ص61، ح25037.
22. همان، ص64، ح25047.
23. "مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلی والِدِهِ ثَلاثَةٌ: یحَسِّنُ اسْمَهُ، وَ یعَلِّمُهُ الْکِتابَةَ، وَ یزَوِّجُهُ إِذا بَلَغَ ". وسائل الشیعه، ج21، باب 88 از ابواب احکام الاولاد، ص482، ح27646.
منبع: : کتاب "بررسی روابط دختر و پسر در ایران و راهکارهای اصلاحی آن "